
من نگران تو نیستم پرنده کوچکم
که ناگهان ِمرگ، تو را به بهشت کوچانده،
من در حیرت هفت میلیارد دره جهنمی ام
که عطش سیری ناپذیری در قساوت دارد …
لعنت بر وجدان ِسیاست، که به سادگی پا روی چشمان تو گذاشته
شرم بر گریه های بی حاصلم
وقتی ارتفاع صلح، زیر پرچم شیطان به گلوی تو می رسد،
ممکن نیست
زمین به آبروی رفته اش بازگردد…
علیرضا قزوه
نظرات شما عزیزان:

